وقتی کارخانه سیمان سرنوشت معماری ایران را تغییر داد

به گزارش وبلاگ آقای رضایی، خبرنگاران : کارخانه سیمان ایران با حداقل 19 کالبد مجزا به واسطه تأسیسات زیرساختی اش همانند رگ های یک پیکر تنومند به یکدیگر متصل بودند و کوسِ تجددخواهی و تغییر گسترده فرهنگی اجتماعی و مالی ایران را به صدا در آورده بودند.

وقتی کارخانه سیمان سرنوشت معماری ایران را تغییر داد

احسان ایروانی : فرآیند فراوری سیمان، معادن، منابع انسانی، زیست کارخانه، ماشین آلات، مسکن، فروشگاه ها، مذهب، حمل و نقل، بازاریابی، انبار، طرح های توسعه مقطعی، بافت جمعیتی کارگران و مهاجران آن و مهندسان و کادر فنی و سرپرستی کارخانه، پزشکی و درمان کارگران، میراثِ پیچیده اجتماعی و فرهنگی منبعث از کارخانه، ثبت و ضبط وقایع و غیره وابسته به حداقل 30 دستگاه بزرگ الجثه موجود در کارخانه و صدها و هزاران قطعه و تجهیزات و ملحقات آن بوده و هست که مانند برگ هایی از دفتر خاطرات، یک دیگرگونی در ایران را رقم زده و می زند و از صدای هر یک از دستگاه ها و نحوه مدیریت و پایش عملکرد آن که به وسیله متخصصان اروپایی شکل گرفته بود، ندائی از رحلت بعضی سنت های معماری ایرانی بلند بوده است.

اهمیت و بازخوانی این فرآیند تا جایی است که در دهه های اخیر رویکرد بهره برداری از محصول این کارخانه و کارخانه های احداث شده دیگر، عاملی برای تخریب و قلب اصالت معماری شده و شخصیت و پیوستگی اولیه بهره مندی از این محصول را دگرگون می نماید.

اوج هنر سیمان در ایجاد بناهای عمومی کشور همچنان همان کارخانه های بزرگ، عمارت شهربانی، بانک ها و … دهه های 20 و 30 شمسی است که بوی معماری ایرانی می دهد و اوج هنر آن در دیگر بناهای اختصاصی دهه های 40 و 50 در کالبدهای مسکونی و در عرصه های نو توسعه شهری همانند تئاتر شهر، برج آزادی و خانه هایی با سبک نوین همانند وارطان و غیره مشاهده می گردد.

مهاجرت های گسترده به شهرها با ساخت کارخانه های مختلفِ نشأت گرفته از سیمان، مانند کارخانه های ریسندگی و بافندگی، قندسازی، چیت سازی در شهرهای بزرگ و یا تشکیل شهرهای به واسطه ایجاد کارخانه ها همانند شهر گنبد کاووس به گونه ای که حتی خمیرمایه فرهنگی اجتماعی و اقوام همزیست در این شهرها مرهون وجود این کارخانه ها و سیمان بوده است.

صحیح یا غلط بودن این موضوع نیازمند ساعت ها آنالیز، تحلیل و استنتاج و بهره بردن از علوم اجتماعی و انسانی است و همچنان نیازمند خوانشی نو از برگ برگ خاطرات و رویدادهای منتج از سیمان در کشور است.

آنچنان حضور و کارکرد سیمان در حیات و نظام کشور ریشه دوانده بوده که در دوره های مختلف با نفوذ احزابی همانند حزب توده در بدنه عملیاتی و کارکردی کارخانه، قوت و ضعف بخشیدن در فعالیت کارخانه را بسته به وقایع اجتماعی سیاسی مالی رقم می زدند و فرمان کارخانه را در بزنگاه های رویدادی کشور به دست گرفته بودند و البته مراودات فراملی برای توسعه و ادامه حیات جاری کارخانه نیز نمی بایست از اولویت تصمیم گیری و تعامل فراملی حکومت وقت خارج می شده است.

سیمان در صنعت ساختمان سازی پس از 62 سال از ورود آن به ایران، با تصویب قانون نظام مهندسی کنترل ساختمان در سال 1374 رسمیت یافت. آن موقع همچنان استادکاران به سنت معماری ایرانی وفادار مانده بودند و به رغم زمان بر بودن اجرا و محدودیت در کار اعم از فرم مصالح و آداب این معماری در ساخت بناهای مختلف از جمله کالبدهای مسکونی بهره می بردند.

در حوزه حفاظت از آثار ملی که نطفه قانونی آن پیش از احداث کارخانه سیمان ایران و در سال 1309 شکل گرفته تا دهه های 40 و 50 تقریباً اثر چندانی از به کارگیری گسترده سیمان وجود ندارد و همیشه با دافعه استادکاران سنتی روبرو بوده تا اینکه با ورود علوم طبقه بندی شده همانند راه و ساختمان، معماری و … در قالب مشاغل و منزلت اجتماعی مالی (مهندسان)، به کارگیری سیمان در این عرصه وارد حوزه عمل شده آن هم از نوع سعی و خطا و نمودار این بهره مندی شکل می گیرد.

تا آنجا که سیمان در استحکام بخشی سی و سه پل اصفهان در تقویت برج لاجیم مازندران در برج های خرقان در بازسازی بناهای بزرگی همانند عالی قاپو و غیره تجربه شده است منتها به سرعت با تنونظر همان مهندسان، به کارگیری سیمان در حوزه حفاظت و احیای اماکن و آثار تاریخی نکوهیده شده و در دهه های هفتاد و هشتاد شمسی به عنوان فعلی مکروه تلقی می گردد شاید از همانجاست که شکاف عجیب و غریبی بین متخصصان روزآمد ساختمانی و کارشناسان حفاظت از آثار باستانی شکل می گیرد و این دو قشر فرسنگ ها از یکدیگر فاصله فکری و ماهوی می گیرند و دیگر ادراکی از یکدیگر ندارند.

با گذشت بیش از 80 سال از ورود سیمان به عرصه تجددگرایی ایران همچنان کسی مدعی ساخت مسجد شیخ لطف الله آن هم به کمتر از 18 سال نشده و همچنان کسی مدعی دوام سیمان به بیش از 50 سال نیست و همچنان که گچ نیمکوب در پل بزرگ گاومیشان روی سیمره وحشی با بیش از 35 متر دهانه خودنمایی می نماید و گوی سبقت در تکنیک ساخت و استحکام و دوام در برابر شرایط محیطی را از سیمان ربوده است؛ همچنان گنبد سلطانیه ویترین سنت معماری ما بوده و خواهد بود.

به کارگیری سیمان در ساخت کالبد خود این کارخانه نیز شرایط ویژه ای از ورود آسیب های بیرونی و درونی را ایجاد نموده که حفاظت از آن خود موضوع و چالش پیش روی حافظان میراث فرهنگی در شرایط کنونی این کارخانه است و حیات ده ها دستگاه و صدها ابزار و تجهیزات ارزشمند در داستان فعالیت و عملکرد کارخانه را تهدید می نماید.

جالب توجه است که بالغ بر 150 ساختمان در طول کمتر از دو دهه از محصول کارخانه سیمان ایران احداث می گردد که به لحاظ کارکردی و کاربری قریب به بیش از 50 درصد آن بیشتر در کشور وجود نداشته است، بناهایی همانند دادگستری، دانشگاه، بیمارستان با ابعاد امروزی، ایستگاه های راه آهن و … از جمله این مصادیق است. بنابراین تحول سیاسی فرهنگی اجتماعی و به تبع همه اینها تحول مالی قابل توجهی در کشور روی داده است. این موضوع در انطباق با شاخص های آثار نفیس ملی موجب می گردد به قطع مجموعه کارخانه ایران (ری) و کلیه مستحدثات و ملحقات و اسناد و تجهیزات مستهلک و غیر مستهلک آن را در زمره نفایس ملی تلقی کنیم، آنچنان که حذف آن از تاریخ کشور ابهامات و شکاف های بزرگی در تحولات قرن گذشته ایجاد نموده چنانکه برهه محو شدن سنت معماری ایران و دلیل و علل آن را از دست خواهیم داد.

تعریف و دامنه نفایس ملی؛ آن دسته از آثار، بناها و اماکن و محوطه های تاریخی- فرهنگی که در لیست آثار ملی ایران ثبت شده یا می شوند و به منظور رعایت مصالح و حراست از حق بهره برداری عمومی جامعه از آن ها، در مالکیت دولت قرار گرفته یا قرار می گیرند، جز نفایس ملی محسوب می شوند شامل مصادیق زیر است: نمونه های منحصربه فرد بیانگر تحول تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و هنری در دوره خاص تاریخی از تاریخ تمدن ملی.

بنابراین امید است یکی از حداقل دستاوردهای نگرش فرآیندی به احیا، بازخوانی و آسیب شناسی فرهنگی و مالیِ استفاده از این عنصر در معماری ایران باشد. از این رو در مواجهه با چنین اثری با تأثیر و حوزه نفوذی فراملی، اولویت احیا، پرداختن و شناخت وجوه گوناگون ازجمله اندیشه خلق آن و رهگیری هریک تا تأثیر بر فرهنگ و اجتماع و اقتصاد و مبادرت نمودن به بازخوانی و بازشناسی و بازشناساندن دوباره آن با تعاریف امروزی خواهد بود.

نگارنده بر خوانش تازه ای در این رابطه تاکید دارد آنچنان که نمی توان تلقی مثبت یا منفی بودن در زمینه ایجاد این مجموعه و در پی آن کارخانه های سیمان دورود، تهران و هفتم و … متصور شد و صرفاً به وزن دهی آنچه از دست داده ایم و آنچه به دست آورده ایم بپردازیم.

کارخانه سیمان ایران (ری) به عنوان اولین کارخانه سیمان کشور در سال 1312 تأسیس شده و تا سال 1364 به کار خود ادامه داده و با استهلاک تجهیزات آن از یک سو و از سوی دیگر عدم امکان رقابت تکنولوژیک با دیگر کارخانه های سیمان، تعطیل و به هیئت تصفیه سپرده شد.

این کارخانه در 14 آذر ماه سال 1397 با شماره 32723 در لیست آثار ملی کشور ثبت شده و فروردین ماه 1398 طی تصویب نامه هیئت وزیران به عنوان اموال دولت در اختیار شهرداری تهران قرار گرفته تا با تدبیر و برنامه ریزی نسبت به مواریث منقول و غیرمنقول صرفاً در جهت بازسازی، بازسازی و تبدیل آن به موزه صنعت سیمان و مجموعه گردشگری با کاربری های فرهنگی، اجتماعی و مالی اقدام کند.

منبع: توریسم آنلاین

به "وقتی کارخانه سیمان سرنوشت معماری ایران را تغییر داد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "وقتی کارخانه سیمان سرنوشت معماری ایران را تغییر داد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید